دو ماهگی و واکسن
سهند دوماهش که شد موعد واکسنش رسید بردن به خانه بهداشت نزدیک خونشون و اولین واکسنش رو زد و وزن و قدش هم ثبت شد.
سهند ۶۰ سانتی متر شده بود و وزنش هم ۶ کیلو بود. مامان بهش می گفت ساندویچ ۶۰ سانتی من.
موقع واکسن یکمی گریه کرد اما زود آروم شد. بعدش هم اگر چه یکم قرمز شده بود و درد می کرد با استامینوفن و کمپرس خیلی بهتر شد. نزدیک عید بود. هوا بهاری بود و مامان بابا هنوز سهند کوچولو رو با کاپشن کرمی رنگ خوشگلش که طرح خرسای کوچولو داشت جابجا می کردن.
کم کم عید نوروز داشت می رسید که مامان و بابای سهند تصمیم گرفتن برن خونه خودشون. پس دقیقا روز قبل از عید به خونه خودشون رفتن خونه رو تند تند تمیز کردن و سفره هفت سین رو آماده کردن.
سهند کوچولو برای اولین بار توی تخت اتاق خودش خوابید و آویز موزیکالی که مامانیش خریده بود رو با تعجب و خوشحالی نگاه می کرد. متاسفانه اون آویز که می چرخید خیلی زود خراب شد و شکست . مامان سهند اما هنوز جعبه موسیقی و حیوانات اونو نگه داشته.
عید تو خونه خودشون بودن و لحظه سال تحویل سهند کوچولو داشت شیر می خورد و مامان سهند آرزو کرد تا سال بعد همین طور سالم باشه و شیر بخوره.